آقای رجوی دوباره سلاح تبلیغ می کنی!
آقای رجوی دوباره سلاح تبلیغ می کنی!
محمد رضا مبین از انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی دوشنبه 6 مرداد 1404

مجاهدین خلق تروریست
درباره کانون های خرگوشی مسعود رجوی زیاد نوشتیم و بحث کردیم، این کانونها بیشتر زیرزمین نشین هستند تا اجتماع نشین و تا کنون هرگز عرض اندام نکرده اند و در موارد محدودی هم که شنیدیم، عده ای معتاد و فاقد سواد سیاسی بوده اند که در ازای چند ده تومان در دام رجوی ها گرفتار شدند.
اما مدتی است که نوائی جدید هم از اردوی دشمن آلبانی نشین شنیده می شود و شعار “کانون های شورشی و هسته های مسلح مقاومت” را مطرح می کنند. خشونت و سلاح کشیدن و ایجاد ناامنی و آشوب، از دیرباز جزو سیاست های سازمان بوده است که هر بار نیز شکستی به شکست های مسعود رجوی افزوده است. درگیری های اوایل فاز نظامی ، بارز ترین آنها بود که شکستی بزرگ را برای سازمان رقم زده است.
اما کسانی که از تاریخ درس عبرت نمی گیرند، در روند تکاملی آن دچار اضمحلال سیاسی و اجتماعی می شوند، سلاح و خشونت هرگز عایدی آبرومندی برای کسی نداشته است، کسانی که جامعه جهانی آنان را سالها در لیست تروریستی نگه داشتند، امروز هم در ویترین های حقوق بشری خود نمی توانند از سلاح و توپ و تانک صحبت کنند( چون دیگر زمان این کارها به سر آمده است)، در خفا از هسته های مسلح مقاومت می گویند. کسی نیست بپرسد تا دیروز که به قول خودتان در جوار خاک میهن بودید و صدها و هزاران سلاح داشتید و نیروی آموزش دیده ، چه غلطی کردید که امروز باز هم درهای جهنمی خود را می خواهید بر همان پاشنه بچرخانید؟
در وصف مبارزه مسلحانه و تئوری آن می توان ساعت ها بحث کرد و نوشت و استراتژی نبرد مسلحانه را اعلام کرد، این حق تمام نیروهای انقلابی است، اما در مورد سازمان مجاهدین خلق ما با یک فرقه ی سرکوبگر مواجه هستیم که نیروهای خودش را زندانی و شکنجه می کند و به روی مردم خودش آتش باز می کند و ابدا ماهیت انقلابی ندارد، در این سازمان هیچ کس حق انتقاد به رهبر و به تبع آن به فرماندهان را ندارد، این سازمان یک تشکیلات سیاه زیرزمینی دارد، بیش از 70 درصد نیروهای خود را در گذر زمان زندانی و شکنجه کرده است، در جبهه دشمن مردم در جنگ 8 ساله علیه مردم خودش سلاح کشیده است، اطلاعات فروشی کرده است، هیچ مرز و پرنسیب سیاسی ندارد و با سرویس های جاسوسی بیگانه همکاری کرده است، به کردهای عراقی هم رحم نکرده است و با تانک از روی آنها رد شده است (در راستای نوکری برای صدام حسین و برای حفظ دولت مرکزی عراق )! این سازمان بعد از سقوط دولت عراق ، خلع سلاح داوطلبانه شده است، سلاح را دیگر از تاکتیک ها و استراتژی های خود حذف کرده است، پوتین ها و لباس های نظامی را کنده است و کراوات و کت و شلوار می پوشند، مبارزه مسلحانه را نفی کردند، هر شکلی از خشونت را نفی کردند، این سازمان حتی رهبر نظامی خود و فرمانده ی ارتش آزادیبخش خود را گم و گور کرده است. این سازمان برای بقاء خود، رسما منش مبارزه سیاسی را انتخاب کرده است، پس هر عقل سالمی نمی پذیرد که این شعار نیمه مخفی جدید ، یعنی ” هسته های مسلح مقاومت ” محلی از اعراب داشته باشد.
آقای مسعود رجوی! آیا دوباره سلاح تبلیغ می کنی و دلت هوای مبارزه ی مسلحانه کرده است؟ پس چرا به صورت رسمی این استراتژی نخ نما شده قبلی ات را ، اعلام نمی کنی؟ پس تکلیف کسانی که در باتلاق آلبانی فرو رفتند چیست؟ اگر راه درست است، آن چند صدنفر آلبانی نشین را هم مسلح کن و بفرست داخل تا رژیم را سرنگون کنند؟ یا این اصطلاح هسته های مسلح ، برایت در داخل تشکیلات مصرف دارد؟ سازمان هزار توی هزار رنگ رجوی ، اکنون در آخرین نفس های خود، دیوانه وار خود را به در و دیوار می کوبد تا بلکه فرجی حاصل شود.
محمدرضا مبین