متهم اصلی وضعیت کنونی سازمان مجاهدین خلق چه کسی است؟

مسعود، مریم و یا تشکیلات؟

محمد رضا مبین از انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی دوشنبه 20 مرداد 1404

مریم و مسعود رجوی

دیکتاتوری حاکم در تشکیلات فرقه ی دست ساز مریم و مسعود رجوی

در اینکه وضعیت امروز سازمان مجاهدین خلق بسیار فلاکت بار است، هیچ شکی نیست.

ما با سازمانی روبرو هستیم که بی سر است، بی آینده است، سر درگم است، هر روز توی سرخود می زند که اگر فلان چیز فلان طور می شد ما الان در نوک قله بودیم، در تهران بودیم و …

البته زمانی که مسعود رجوی در جایگاه رهبری این سازمان بود هم، وضعیت سازمان اصلا خوب نبود، چه برسد به الان که مسعود رجوی در سوراخ موش یا قبر خودکنده اش است. این شخص از همان اول هم در کادر مرکزی سازمان، لایی کشیده بود و خود را انقلابی جا زده بود. از لو دادن محل خانه بنیانگذار سازمان محمد حنیف نژاد و یارانش در زندان ساواک تا فرار زبونانه اش از کشور در سال 1360، تا بوده و هست خیانت است و بزدلی . او در همان سال 1382 نیز که غیب شد باز هم در لانه موش شکار شد و تن به همکاری کامل با آمریکایی ها داد و به قول خودش دامن پوشید.

امروز اگر این سازمان با انواع مشکلات خطی و تاکتیکی مواجه است، باز هم اثرات نامطلوب دوران رهبری اوست. قوانین مسخره و قرون وسطائی و فرقه ای اش ، سرتاپای سازمان را به لجن کشیده است.

اما این رهبر بزدل ، یک عروسک خیمه شب بازی هم پیدا کرد و همراه جنایات خود نمود؛ریم قجر عضدانلو یا همان مریم رجوی هم دست کمی از شوهر خود ندارد،. این همسر سوم مسعود رجوی، در برخی نقاط حتی در جنایت و شقاوت از مسعود پیشی گرفته و تحسین او را برانگیخته است. انقلاب کذائی درونی مجاهدین محصول مشترک این دو رهبر نادان است. این دو با ترفند های ضدانسانی که نشات گرفته از ذات حیوانی آنهاست ، صدها و هزاران انسان بیگناه را به دام بلا کشاندند و عمر و جوانی آنها را بر باد دادند، خانواده های بسیاری را داغدار نمودند و هنوز هم دست بردار نیستند.

اما تشکیلات ساخته و پرداخته این مرد و زن، یک ساختار رجوی ساخته وحشتناک است. این ماشین سرکوب و شکنجه، سالهاست که اعضای سازمان را توسط خود آنها زندانی و شکنجه می کند. تشکیلات و مناسبات آن، مهم ترین ابزار و ظرف شکنجه و عذاب دادن اعضای سازمان است.

امروز اگر این سازمان یک ساختار غیر دمکراتیک و سرکوبگر دارد که مدام حقوق اولیه اعضای سازمان را نقض می کند، سکان هدایت آن در دست زنی قرار گرفته است که یکی از جنایتکارترین زنان عصر حاضر ایران است.

جالب است که این مرد و زن در سالهای اخیر ، بطور خاص از بعد از سقوط صدام حسین، شبانه روز سعی کردند که گذشته سیاه خود را سفیدشویی کنند! حتی قبل از ترک اشرف ، دیوارهای زندان های خود را خراب کردند، آخرین اثرات زندان ها و شکنجه گاههای خود را از بین بردند، به این گمان که می توانند با از بین بردن آنها، اذهان اعضای سازمان را هم پاک کنند.

اما دادگاه جداشدگان و شاکیان از این سازمان ، نشان داد که ابرهای سیاه فرقه ای هم نخواهند توانست روی جنایات سالیان آنها را بپوشانند.

امروز جهان و افکار عمومی ، منتظر دادگاهی کردن رهبران این سازمان است که چگونه سالهای سال این دو رهبر خودمنتسب اعضای صادق سازمان را شکنجه کردند.

امید است با برگزاری چنین دادگاههایی، دیگر شاهد حضور چنین فرقه های سرکوبگری نباشیم.

محمد رضا مبین