از پایکوبی تا سکوت| خاطرهای از ۱۱ سپتامبر در فرقه رجوی
از پایکوبی تا سکوت| خاطرهای از ۱۱ سپتامبر در فرقه رجوی
عباس جعفری از انجمن نجات مرکز البرز شنبه 22 شهریور 1404

یادم هست در شهریور 1380، درست همان روزی که دنیا از سقوط برجهای دوقلوی آمریکا در شوک فرو رفته بود، من در هتل «تاش» شهر آنکارا بودم. سازمان تروریستی مجاهدین با ساختار فرقهای مرا آنجا مستقر کرده بود. ناگهان تلفن اتاق زنگ زد. فهیمه، سرپل من، پشت خط بود. همیشه برای کنترل تماس میگرفت، اما آن روز لحنش متفاوت بود؛ هیجانزده و بلند گفت:
«تلویزیون روشن کردی؟ خبر داری؟ برج امپریالیسم فرو ریخت! تبریک میگم»
با تعجب گفتم نه. تلویزیون را روشن کردم. صحنهای دیدم که فکر کردم فیلم هالیوودی است؛ هواپیمایی که مستقیم به برجی میخورد. کانال را عوض کردم، باز همان تصاویر. تازه فهمیدم حادثه واقعی است. هنوز مات بودم که فهیمه دوباره تبریک گفت و اضافه کرد: «در قرارگاه هم جشن گرفتهاند، تو هم بهزودی در این جشنها خواهی بود».
برای من که نوجوانی بیش نبودم و سرم گرم موسیقی و رویاهای جوانی، این خبر آنطور که سازمان میخواست جذابیتی نداشت. وقتی عصر از هتل بیرون زدم، دیدم مردم ترکیه، مهاجران و گردشگران، همه غمگین و حیران از این فاجعه حرف میزنند. آنجا بود که برای اولین بار با چشم خودم دیدم تضاد عجیبی میان شادی مسئولان این فرقه و اندوه مردم وجود دارد.
بعدها که به عراق و قرارگاه اشرف منتقل شدم، هر سال بیستم شهریور، شاهد جشن و پایکوبی برای سالروز ۱۱ سپتامبر بودم. اما پس از سقوط صدام و ورود آمریکاییها به اشرف، ناگهان ورق برگشت؛ دیگر هیچ خبری از جشن نبود، حتی صحبت از این حادثه هم ممنوع شد.
درست همینجا بود که برایم روشن شد چرا مردم نام «منافقین» را بر این سازمان گذاشتهاند. واقعاً عنوانی دقیقتر از این نمیتوان یافت؛ چون سازمان تروریستی مجاهدین با ساختار فرقهای هر لحظه رنگ عوض میکرد. یک روز مرگ هزاران انسان را جشن میگرفت و فردا همان را انکار میکرد؛ روزی آمریکا را «امپریالیسم جهانخوار» میخواند و فردا در خدمت همانها قرار میگرفت. این دوگانگی و ریاکاری، جوهره وجودی فرقه رجوی است.
این تغییر رنگ برایم درس بزرگی بود. سازمانی که روزی «امپریالیسم جهانخوار» را دشمن میخواند، حالا به خدمت همانها درآمده بود. رجوی و همسرش با افتخار، چهل سال وابستگی به صدام و بعد هم به آمریکا را در کارنامه خود گذاشته بودند، در حالیکه همچنان شعار استقلال و آزادی سر میدادند.
امروز وقتی به آن روز برمیگردم، میبینم یازدهم سپتامبر برای من فقط یک حادثه جهانی نبود؛ نقطهای بود که حقیقت چهرهی واقعی سازمان تروریستی مجاهدین با ساختار فرقهای را به من نشان داد.
عباس جعفری، نجاتیافته از سازمان تروریستی مجاهدین